معنای حرفیمعنای حرفی، معنای فاقد استقلال ذاتی، می باشد. ۱ - تعریفمعنای حرفی، مقابل معنای اسمی بوده و عبارت است از معنایی که استقلال ذاتی ندارد؛ یعنی در افاده معنای خود تابع وجود معنای دیگری است و به تنهایی معنای خود را افاده نمیکند، مانند: معنای کلمه «مِن» در جمله «سرت من البصرة» که دلالت «من» بر معنای ابتدائیت ، بر وجود معنای بصره و سیر متوقف است. ۱.۱ - از دیدگاه اصولیواصولیون معتقدند هر معنای نسبی که بر ارتباط میان دو مفهوم مستقل دلالت کند، معنای حرفی است؛ پس معانی حروف و هیئتها، چه هیئت جمله ناقصه و چه هیئت جمله تامه، از مصادیق معانی حرفی به شمار میآید. چون معنای حرفی بر نسبت و ارتباط بین دو مفهوم مستقل دلالت میکند و قوام هر نسبتی به دو طرف آن است، همیشه به طور غیر مستقل لحاظ میشود؛ به خلاف معنای اسمی که میتواند به صورت مستقل لحاظ شود؛ بنابراین، تفاوت معنای اسمی و معنای حرفی همان استقلالیت و تبعیت است. ۲ - تفاوت معنای حرفی و معنای اسمینکته: معنای حرفی و معنای اسمی همانند جوهر و عرض میباشد؛ جوهر قائم به ذات بوده و خود به خود وجود دارد، ولی عرض در غیر حلول میکند و برای غیر است، مانند: جسم و بیاض، که فرق آن دو این است که جسم، خود به خود وجود دارد و قائم به ذات است، اما بیاض اگر بخواهد تحقق پیدا کند باید در جسم شکل بگیرد و صفت برای جسم باشد و در آن حلول نماید. [۲]
درر الفوائد فی الحاشیة علی الفرائد، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ج۱، ص(۱۹-۱۸).
[۷]
سیری کامل در اصول فقه، فاضل لنکرانی، محمد، ص۳۴۹.
۳ - عناوین مرتبطمعانی حروف. ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۵۶، برگرفته از مقاله «معنای حرفی». ردههای این صفحه : معانی الفاظ
|